دراين نوشتار تلاش مي شود تا ديدگاه قرآن درباره اتحاد، اهميت و ارزش، عوامل، محورها و آثار اتحاد دانسته شود. بي گمان شناخت و نيز تمسك به عوامل و محورهاي مطرح شده در آيات قرآني مي توان ما را از آثار عملي و عيني اتحاد برخوردار كرده و از وضعيت كنوني بيرون راند. عزت، سربلندي و نيز پيشرفت فرهنگي و تمدني امت اسلام در گرو شناخت و عمل به آموزه هاي دستوري و گزاره هاي بينشي و معرفتي آيات قرآني است. باشد تا با پيروي از اين گزاره هاي دستوري و دوري از عوامل تفرقه افكني و آسيب زا، امت بتواند از ذلت كنوني و عقب ماندگي در عرصه هاي مختلف بيرون آيد و پيروزي و سربلندي و پيشرفت را در آغوش كشد.
اتحاد از ديدگاه اجتماعي، همبستگي و هم رايي و هم سويي در عقايد، آرا و كارهاست. از آن جايي كه اتحاد اجتماعي، كاركردهاي سازنده و مثبتي در رشد و تعالي فردي و جمعي بشر دارد، مورد توجه و تاكيد قرآن قرار گرفته است. از اين روست كه آيات بسياري، اتحاد و همدلي مؤمنان را از عنايات و توجهات خاص خداوند نسبت به آنان دانسته و حضور جدي آن را در ميان مؤمنان صدر اسلام توفيقي از ناحيه خود مي داند. اگر اسلام در آغاز حضور خود در صحن جهان خاكي به سرعت پيشرفت كرد و دستاوردهاي بزرگ را نصيب امت اسلام نمود، از آن رو بود كه امت اسلام از اتحاد و تعاون برخوردار گرديدند.
درحال حاضر به جهت يورش بي امان دشمنان و مخالفان اسلام و قرآن، امت اسلام بيش از پيش در معرض خطر قرار گرفته و فضاي توطئه امت را دربرگرفته است. از اين رو براي رهايي از آسيب ها و بحران هاي پيش آمده و دست يابي به عزت و كرامت پيشين نياز است كه دست اتحاد و برادري به يك ديگر داده و از نعمت و آثار و تبعات آن برخوردار گردند.
بي گمان دست يابي به پيشرفت در عرصه هاي مختلف علمي، اجتماعي، فرهنگي و تمدن بدون همدلي و همگرايي و همراهي همه مؤمنان امكان پذير نيست. از اين رو لازم و ضروري است مسلمانان با تمسك به قرآن و سنت پيامبر و عترت طاهره بر اصول مشترك پافشاري كرده و از اختلاف و تفرقه دوري و پرهيز نمايند.
امور اجتماعي را مي توان به دو دسته هنجاري و ضدهنجاري، ارزشي و ضدارزشي دسته بندي كرد. پديده هاي اجتماعي از جهت آثار و تأثيرات مثبت ويا مخرب و زيانباري كه از خود به جا مي گذارند، مي تواند به دو دسته فوق تقسيم گردد. در حقيقت پديده هاي اجتماعي واكنش طبيعي رفتار جمعي بشر است كه به هدف ايجاد آثار عيني و خارجي پديدار مي گردد. از آن جايي كه اكثريت جامعه خواستار امنيت و آرامش و آسايش هستند تلاش و كوشش خود را مصروف اين مسئله مي دارند كه پديده هاي اجتماعي را با توجه به آثار مثبت و سازنده آن كنترل و مهار كنند، البته گاه ديده مي شود كه در برخي از جوامع به جهت بحران هويت و دوري از عقلانيت عقلايي و يا بدون توجه به آثار و پيامدها، به برخي از پديده هاي اجتماهي دامن زده مي شود كه در نهايت موجب فروپاشي اجتماعي و نابودي آن مي گردد. در آيات قرآن به اين مسئله به عنوان عذاب الهي اشاره شده است و بيان مي گردد كه خداوند هرگاه بخواهد جامعه و امتي را عذاب كند، مجرمان بزرگي را برمي انگيزد تا در آن جامعه فساد كرده و به ناهنجاري ها و پديده ها ضدارزش اجتماعي دامن زنند. در تحليل و گزارش قرآني، اين مجرمان برخاسته از طبقه اجتماعي مترفان هستند (توبه -83) مترفان كساني هستند كه در آسايش و رفاه بالايي قرار گرفته اند و در خوشي به سر مي برند و غم و درد مردم را ندارند. رفاه و آسايش بيش از اندازه كه موجب دوري از همدردي اجتماعي مي شود، آنان را به سوي رفتار و منش و اعمالي سوق مي دهد كه به ناهنجاري ها دامن مي زنند و پديده هاي ضد ارزش اجتماعي چون تعرض و تعدي به حقوق ديگران، ستم و بيداد، ناديده گرفتن حقوق ديگران و كرامت انساني، افزايش جرم و جنايت و زنا در طبقه بالاي اجتماعي مي شود. اراذل و اوباش اجتماعي در اين دوره (دوره رفاه و آسايش فزاينده و بدون همه روي و همدلي با ديگران) بيشتر از طبقات عالي اجتماعي هستند. آنان هستند كه با زياده روي در امور و دامن زدن به اصول ضد ارزشي و ناهنجاري جامعه را به سوي تباهي سوق مي دهند و در نهايت فروپاشي جامعه را سبب مي شوند.
از اين جاست كه مساله همدلي و تعاون به عنوان عامل بازدارنده از پديده هاي ضد هنجاري خود را نشان مي دهد. هنگامي كه جامعه اي به اصول ارزشي چون همدلي و تعاون روي مي آورد، در برابر دردها و رنج هاي ديگران ساكت و خاموش نمي نشيند و پديده تعاون و همدلي جاي خود را به بي خيالي و ناديده گرفتن درد و رنج هاي ديگران مي دهد.
قرآن با توجه به اين مساله همدلي و الفت ميان مومنان را به عنوان عامل اساسي در اتحاد مومنان و امت اسلام برمي شمارد و بيان مي كند كه يكي از نعمت هاي خداوندي در حق امت اسلام آن است كه ميان مومنان الفت و همدلي برقرار كرده است. بي گمان همدلي كه برخاسته از عاطفه همدردي است نمي توان با معيارها و يا حتي منابع مادي تامين گردد. همدردي ميان افراد جامعه موجب مي شود تا در برابر فشارها و مشكلات ديگران از خود واكنشي نشان مي دهد. از نظر ايشان اگر عضوي از اعضاي بدن به درد آيد ديگر اعضاي بدن نيز به درد مي آيد و مي كوشد تا به درمان آن درد كمك و ياري رساند. از اين روست كه امت نه تنها در عاطفه و بيان احساس همدردي خود را بروز و ظهور مي دهد بلكه در عمل نيز اقدام به همدردي و همراهي مي كند و با تعاون و همدلي و همراهي مي كوشد تا دردها و رنج هاي پديد آمده را از ميان بردارد و به جاي آن سلامت را به عضو آسيب ديده بازگردانند.
پديده همدردي به عنوان اصل انساني مورد توجه اسلام و قرآن است. مومنان امتي هستند كه نسبت به مشكلات ديگري بي توجه و بي خيال نمي باشند از اين رو اصل تعاون در كارها نيك و اعمال نيكوكارانه و خيرخواهانه اصلي اساسي به شمار مي آيد و پديده اجتماعي تعاون و همدردي در ميان ايشان ظهور و بروز مي كند. بي گمان همدردي را نمي توان با پول خريد و يا ايجاد كرد؛ زيرا امور احساسي و عاطفي اموري نيستند كه بتوان با پول و مال آنرا خريد و ايجاد كرد. همدردي نوعي واكنش عاطفي واحساسي انساني است كه برخاسته از عشق و محبت به ديگري است. هرگاه انسان به ديگري احساس تعلق و عشق كند، محبت و علاقه در اشكال مختلف و متنوعي خود را نشان مي دهد؛ يكي از اين اشكال و ظهور محبت به شكل همدردي در هنگام رنج و درد ديگري است. از اين روست كه خداوند مساله همدردي و همدلي مومنان را بيرون از اموري مي داند كه بتوان آن را با پول و مال خريداري، و تهيه و تامين نمود. خداوند در خطابي به پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد كه وجود پديده و عنصر احساسي محبت و همدلي و همراهي ميان مومنان امت اسلام، عنايت و توفيق الهي است كه نمي توان آن را با پول ايجاد و پديد آورد:«و الف بين قلوبهم لو انفقت ما في الارض جميعا ما الفت بين قلوبهم و لكن الله الف بينهم» (انفال- 63)
در بينش قرآني، همدردي و همدلي موجب مي شود كه انسان احساس برادري نسبت به ديگري داشته باشد. اين گونه است كه مي كوشد تا به رفع مشكلات برادر ديني خود اقدام كند. نتيجه اين اقدامات جز همبستگي و همگرايي در منش و كنش و رفتارهاي مومنان نخواهد بود. (العمران-103) امت متحد در برابر مشكلات فردي و جمعي واكنش هاي درست و صحيح از خود بروز مي دهد و در پي آن است كه دشمنان مايوس گشته و نوميد مي گردند (همان) امت همدرد و همدل رفتار يك ديگر را از آن جهت كنترل و مراقبت مي كنند تا بتوانند آنان را ياري رسانند. هدف واحد موجب مي شود امت اسلام همراه و همدل گردند. اصولا ايجاد امت بدون همدردي، همدلي، همراهي و اتحاد ممكن نمي شود؛ زيرا امت گروهي از بشر هستند كه هدف واحدي آنان را همرايي و جمع مي كند. بنابراين اتحاد به عنوان ضرورتي براي امت خودنمايي مي كند؛ زيرا نمي توان بدون حضور جدي و واقعي اتحاد در ميان گروهي سخن از امت به ميان آورد. اگر امت اسلام خود را امت مي نامند ناچار است تا به اصول ايجادي آن وفادار بماند كه از عناصر و اصول و مؤلفه هاي اصلي ايجادي آن اتحاد است. از اين جا دانسته مي شود كه اتحاد از چه جايگاه و اهميتي برخوردار است؛ زيرا امت اسلام كه قرآن از آن تجليل و تكريم نموده است بدون اتحاد معنا و مفهومي ندارد و تنها شعاري بيش نخواهد بود.
دستيابي به عنصر اساسي اتحاد نيازمند عواملي است كه در آيات قرآن بدان اشاره و توجه شده است. بي گمان امت اسلام زماني مفهوم مي يابد كه در عنصر اساسي ايمان با همديگر همرايي و هم عقيده باشند. از اين روست كه قرآن ايمان را به عنوان مهم ترين و اساسي ترين عامل اتحاد امت اسلام برشمرده است. در تحليل قرآني، مومنان كساني هستند كه عنصر برادري در آنان تقويت شده است. بدين معنا كه امت كه تركيبي اجتماعي از گروه بشري هم هدف و هم دين است، زماني به توحيد و يگانگي خدا ايمان آورده و به وضعيت انساني خود معرفت و آگاهي يافته به اين مطلب دست مي يابند كه همه ايشان از عنصر واحدي پديد آمده و به هدف واحدي خلقت و آفرينش بندگي و رسيدن به كمال الهي است. در اين راه نمي توان به تنهايي حركت و اقدام كرد و نيازمند همراهي و همدلي و ياري ديگران است؛ از اين رو احساسي عاطفي برادري در ميان ايشان تقويت شده و به اصلاح امور مي پردازند و صلح و صفا و صميميت در ميان ايشان افزايش مي يابد. بنابراين ايمان به عنوان عنصر اصلي تقويت اصول گرايش اجتماعي ميان افراد جامعه خود را نشان مي دهد. مومنان احساس همرايي و هم هدفي و يگانگي با ديگري مي كنند از اين رو امت را پديد مي آورند. قرآن در بيان عامليت ايمان در ايجاد مسئله اتحاد و همدلي و همرايي در ميان مومنان مي فرمايد: «كان الناس امه واحده فبعث الله النبيين... ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه (بقره- 213) مردمان امت واحدي بودند كه در اموري اختلاف كردند پس خداوند پيامبران را برانگيخت تا در موارد اختلافي ميان ايشان داوري كند.» در اين آيه بيان شده است كه ايمان موجب شده است تا اختلاف در ميان امت انساني كاهش يابد. كاهش اختلاف موجب مي شود تا اتحاد و همدردي بروز و ظهور كند. اين كاهش اختلاف تنها در ميان كساني است كه ايمان آورده و هدايت الهي را پذيرا شده اند.(همان) گرايش به حق در ميان مومنان هدايت شده(همان) موجب مي شود تا خود و خدا را بشناساند و از اختلاف در اموري كه هدايت انساني را از ميان مي برد، دوري ورزند. برادري در ميان ايشان تقويت شود و صلح و صفا عنوان آثار اتحاد و همدلي و همرايي ظهور و بروز كند. (حجرات-01) قرآن در تحليل و تجزيه همين عنصر و عامل اساسي به عوامل جنبي ديگري اشاره مي كند. به اين معنا كه اطاعت از خدا و پيامبر و پيروي از تعاليم پيامبران و آموز ه هاي كتاب هاي آسماني و هدايت الهي و عبادت و پرستش خداوند به جاي خداوند كارهاي باطل را عواملي براي اتحاد ميان امت برمي شمارد. آن چه در اين آيات بيان مي شود از باب تعريف آيات و بيان يك حقيقت در اشكال مختلف است. وقتي قرآن از اطاعت از خدا و رسول براي رفع نزاع و ايجاد اتحاد ميان امت سخن مي گويد درحقيقت به عنصر ايمان و عامليت آن اشاره مي كند. قرآن بيان مي دارد كه اطاعت از خدا و پيامبر و رهبران امت در امور اجتماعي و سياسي موجب مي شود تا نزاع از جامعه برداشته شود؛ اين درحقيقت بيان مصداقي همان ايمان و عاملي آن است. كساني كه ايمان واقعي دارند در هر مسئله اختلافي به پيامبر و صاحبان اموراجتماعي و سياسي رجوع مي كنند تا بر پايه آموزه هاي الهي و آسماني آنان را راهنمايي و اختلافات ايشان را حل و فصل كند، از اين رو اطاعت به عنوان عاملي مصداقي از عامليت ايمان مطرح مي شود.(نساء- 95.انفال- 64.نور- 26) عمل به اين آموزه هاي كتاب آسماني بيان ديگري از همين عامليت ايمان است كه در آياتي چون 213 سوره بقره و 31 و 51 سوره شورا بيان شده است. كساني كه اهل ايمان هستند و هدايت الهي را پذيرفته اند در اعمال و رفتار خويش آن را سرمشق قرار مي دهند و اين گونه است كه همرآيي و همدلي و اتحاد در ايشان بروز و ظهور مي كند. بنابراين هدايت و عبوديت كه در آيات 213 بقره و نيز 134 همان سوره آمده است بيان مصداق ديگري از عامليت ايمان و از باب تعريف آيات است.
پرسش اساسي در اين جا اين است كه امت چه محورهايي را مي بايست به عنوان محورهايي اتحاد خويش برگزيند؟
قرآن به اين پرسش در آيات چندي پاسخ داده است. با نگاهي به آيات قرآن درمي يابيم كه محورهاي اساسي اتحاد در ميان امت مي تواند امور چندي باشد كه از مهم ترين آنها مي توان به محوريت توحيد و پيامبر (صلي الله عليه و آله) اشاره كرد. قرآن محور اتحاد مؤمنان را خداوند دانسته مي فرمايد: «و من يتول الله و رسوله و الذين أمنوا فان حزب الله هم الغلبون (مائده-65) هر كس كه ولايت خداوند و پيامبرش و كساني كه ايمان آورده اند را بپذيرد، پس به درستي حزب الله پيروزند.»
حزب الله يعني امت و گروهي كه به خداوند به عنوان محور حركت و عمل خود توجه دارند، در نگرشي قرآني پيروز و سربلند هستند. بنابراين حزب الله و امت اسلام مي بايست خداوند را محور اتحاد خود قرار دهند و با توجه به محوريت خدا، عمل كنند.
«بر امت اسلام و مؤمنان است كه در برابر فرمان هاي الهي تسليم باشند.» (بقره-208) «و خداوند را به عنوان پروردگار اطاعت كنند.»(انبياء-29.شوري-51) اين بدان معنا خواهد بود كه عنصر دين اسلام به عنوان يكي از مهم ترين محورهاي اساسي اتحاد مورد تأكيد و توجه قرار گيرد و دوستداران اتحاد بر اين نكته پافشاري كنند كه دين اسلام به عنوان آموزه ها و فرمان هاي خداوند حكيم و عزيز مورد عمل قرار گيرد.(آل عمران-103)
در تحليل قرآني دين اسلام مي تواند به عنوان محور اصلي اتحاد همه انسان ها مورد توجه قرار گيرد؛ زيرا اسلام به عنوان دين توحيد و فطرت جز به اصول ارزشي انسان دعوت نمي كند و هيچ گونه مخالفتي با اصول ارزشي ديگر شرايع الهي ندارد. (آل عمران-64، انعام-153، انبياء-29، شوري-31و 51)
البته اتحاد با ديگر مؤمنان شرايع الهي مشروط به اموري شده است كه يكي از مهم ترين آنها رد حاكميت غيرخداوند (آل عمران-64) و پرستش خداي يگانه و ترك شرك و بت پرستي است.(همان) در بينش و نگرش قرآن اتحاد ميان مؤمنان و نيز اهل كتاب و شرايع آسماني آثار پربار و بركتي در حوزه فردي و اجتماعي به جاي مي گذارد كه مي توان به دست يابي به تقوا (انعام-153) و رفع دشمني(آل عمران-135) روسفيدي در آخرت(آل عمران-103) عزت و سربلندي (انفال-64) جذب و جلب محبت و دوستي خداوند (صف-4) نجات و رهايي از آتش جنگ و فتنه و نزاع(آل عمران-103) جلب رحمت الهي و بهره مندي از رحمت جاودانه او(آل عمران-103) پيروزي بر دشمنان در جنگ (انفال-54، مائده-65) رهايي از آتش دوزخ (آل عمران-103) دست يابي به هدايت خاص الهي (همان) اشاره كرد.